خلاصه داستان: روایتی گیرا از کودکی اعجوبه که به غیرممکن ها به عنوان یک پزشک چشم دوخته تا نفس تازه ای از زندگی به زندگی بدهد. داستانی مسحورکننده از جاه طلبی، فداکاری و تعادل ظریف بین موفقیت حرفه ای و رستگاری شخصی...
خلاصه داستان: تماشای پدرش از دست دادن مسابقات قهرمانی باشگاه اسنوکر در سال 1994 ، میکی 13 ساله سفر غیرممکن را برای آوردن نام پدرش در هیئت مدیره برنده می کند.