خلاصه داستان: مادر خود منصوب سال ، رونی به دختر خود آدری همه چیز را داده است ، بنابراین وقتی آدری خودخواهانه در حالت اغما قرار می گیرد ، رونی چاره ای جز زنده نگه داشتن رویاهای خود با فرض هویت خود ندارد.
خلاصه داستان: هیولا آن را در وسط هیچ جا به یک شهر کوچک همسایه تبدیل کرده است و افراد محلی مجبورند با بازماندگان کشتار نوار باند باند کنند تا بفهمند چگونه زنده بمانند.
خلاصه داستان: منهتنیت اشلی به بسیاری از افراد خوش شانس ترین زن در اطراف شناخته شده است. با این حال ، پس از برخورد فرصتی با یک جوان فرومایه ، او می فهمد که ثروت خود را برای او مبادله کرده است.
خلاصه داستان: یک مرد جوان یهودی آمریکایی ، با کمک یک محلی غیر عادی ، تلاش می کند زنی را پیدا کند که پدربزرگ خود را در طول جنگ جهانی دوم در یک روستای اوکراینی نجات داد که در نهایت توسط نازی ها ریخته شد.
خلاصه داستان: آلووی سینگر ، یک کمدین طلاق یهودی ، در مورد رابطه خود با آنی هال ، عاشق سابق ، خواننده کلوپ شبانه ، که دقیقاً مانند ازدواج های قبلی خود به طور ناگهانی به پایان رسید ، تأمل می کند.