خلاصه داستان: اریک متقاعد شده است که او سنگی برای قلب دارد. به همین دلیل او فکر نمی کند که والدینش هیچ وقت برای او ندارند یا اینکه دوست واقعی ندارد. هنگامی که خانواده وی به یک ویلا حرکت می کنند ، آنها از خاله برونهیلدا به ارث بردند ، او آنوت را کشف می کند ...
خلاصه داستان: خداحافظ بافانا داستان واقعی یک نژادپرست سفید پوست آفریقای جنوبی است که زندگی آن توسط زندانی سیاه که او بیست سال از آن محافظت می کرد ، عمیقاً تغییر یافته است. نام زندانی نلسون ماندلا بود.
خلاصه داستان: جنی ، یک زن جوان آمریکایی ، به پاریس حرکت می کند و با جک درگیر می شود ، که ظاهراً مرد رویاهای خود است. با این حال ، او چیزهای زیادی برای پنهان کردن دارد و جنی به سرعت گرفتار سبک زندگی خطرناک خود می شود.