خلاصه داستان: طغیان یک رودخانه در فصل بهار و سرازیر شدن آن به زمینهای پست، باعث بوجود آمدن جزیرههای متعددی میشود که دارای زمینهای حاصلخیزی هستند، در این میان یک پدربزرگ به همراه نوهاش تصمیم میگیرند در یکی ازین جزیرهها به کاشت ذرت بپردازند.
خلاصه داستان: Espen \ "Ash Lad \" ، یک پسر کشاورز فقیر ، با برادران خود تلاش خطرناکی را برای نجات شاهزاده خانم از یک ترول شرور معروف به کوه پادشاه - برای جمع آوری پاداش و نجات مزرعه خانواده خود از ویرانی آغاز می کند.